- پست شده در - شنبه, ۲۷ اسفند ۱۴۰۱، ۰۷:۳۷ ب.ظ
- ۳۷۶ : views
- ۰ : Comments
- : Categories

لبخند 1401
غریب ترین و عجیب ترین و طولانی ترین سال عمرم
اندازه صد سال کلی اتفاق واسم افتاد
کلی رفت آمد داشتن آدما
یه سریاشون اومدن موندن یه سریا که بودن ، پا شدن رفتن
یه سریا دلتنگی گذاشتن یه سریا نفرت یه سریا خاطرات خوب
ولی امسال اندازه کل عمرم گریه کردم...به شدت خیلی زیادی که اصلا یه جوری سیاهه خاطرات روزا برام که:)
زبانم قاصره
دلیل خنده های امسالم زیادی چرت و احمقانه بود
الان که میبینم ، غیر تابستون کل روزای دیگه حالم بگایی بود
ولی تابستون:)))) هر روز صبحححح تا شب تنها حس موجود توم ، خوشحالی بود
میص تابستون امسالم::::)))))
امسال اتفاقای خوبی نیوفتاد...کسی نیست که بگم دلیل لبخندمه الان جز "خودم"
ولی دلیل گریه هامم خودمم... خودم و یه سریای دیگه
ولی سعی میکنم سال بعد بگایی کمتر بدم...میبی لبخندایی رو پیدا کنم که از شدتش جفت چالگونه هام معلوم شه
چشام بسته شن...لپام درد بگیرن
شاید...